درس های نقد و ادبیات غرب !.
لاله انبلی لاله انبلی

رمان هفت جلدی زندگی های برباد رفته .

درمسابقه بامرگ؛ رمان ثبت خاطرات گذشته .

درسایه شکوفه های دوشیزه گی سال های بربادرفته.

رمان زوال و زندگی بربادرفته یک نویسنده و دو طبقه دیگر.

 

مارسل پروست 1871-1922

Marcel Prost

 

  مارسل پروست،نویسنده فرانسوی،درکنار جویس ایرلندی، و موسیل اتریشی،مهمترین پایه گذار رمان مدرن غرب بحساب می آید.اوهمچون کافکا وتوماس مان یکی ازبزرگان رمان اروپایی میباشد. دریک "مسجدجامع" خاطرات،اوزوال وسقوط زندگی:اشراف،بورژوازی کلان و خدمتکاران آنان درفرانسه را توصیف میکند. این رمان را پایان شکوهمند رمان کلاسیک وآغاز رمان مدرن غرب  مینامند وآنرا مسابقه ورقابتی بازمان و سندنویسندگی علیه مرگ دانستند.پروست گرچه اخلاقگرا نیست ولی به خواننده می آموزد که چگونه بیشتروبهتربه انسان عشق بورزد.گروه دیگری مطالعه این رمان را موجب کاهش حسادت انسانی میدانند.ازجانب چپ ، راست و لیبرال به او القابی مانند:بورژوا،نیمه یهود،همجنسگرا،قرتی و غیره داده شده است.لیبرالها موضوع رمان را تاثیرمخرب زمان روی انسان وجهان میدانند. چپ ها اورازپیشگامام مدرن اواخر دوره بورژوازی بحساب می آورند که کوشید با کمک یادآوری واقعیات گذشته،به کشف حقایق عینی زمان حال برسد .او به طرح نوع بورژایی عشق درآثارش میپردازد . به اعتراف پروست روزی خیس نمودن حبه قندی درچای یا بیسکویتی درقهوه !موجب جهانی ازخاطرات کودکی اوشد؛مزه و بو هایی که نوستالژی سالهای گذشته رادرانسان زنده نمود.پروست ازکلاسیک های رمان مدرن است که به طرح زندگی تراژدی-کمدی اشراف و بوژوازی زمان خود پرداخت. رمان برای او رودخانه یا اقیانوسی ازخاطرات بود.

  مارسل پروست بعدازسالهارنج، به سبب بیماری نفس تنگی درتنهایی مرد.برای اومراسم خاکسپاری دولتی وسراسری انجام نشدگرچه امروزه اورا مهمترین رمان نویس فرانسوی قرن 20 بحساب می آورند.اویکی ازغولهای رمان نویسی مدرن غرب نیزاست. وی کوشید ازمشخصات مثبت نویسندگان رمانتیک و رئالیست پیش ازخود درآثارش استفاده نماید.اومیگفت که کتابها فرزندان سکوت وتنهایی نویسنده هستند.امروزه ادعا میشود که دررمان او نه تنها فلسفه رمان وجوددارد بلکه آثارش بوتیقای رمان نویسی نیزهستند. پروست بدلیل بیماری علاج ناپذیر آسم  رمان خود رادرمسابقه بامرگ نوشت. وی مینویسد که باوجودنقش نابودکننده زمان،هنرمنددراثرش جاودانه میشود. درنظراو،جهان زندگی با کوشش نویسندگی،به یک اثر هنری جاودانه تبدیل میشود و نویسنده یک رسانه خاطرات خود میگردد. اوخلاف دوره باروک میگفت که بهشت نه درآن جهان ، بلکه دراین جهان و ازطریق هنرقابل تصوراست.آثاراوراجام جهان نمای اجتماعی وتصویری از عصرش میدانند.بااشاره به فروید گفته میشود که درآثاراو هنر، نقش یک خاطره غیرارادی یا ضمیرناخودآگاه رابعهده میگیرد.درآثار پروست گرچه قهرمان رمان به رقص مرگ مشغول است ولی خواننده احساس خطر شخصی نمیکند. با رمان مشهور"زمان ازدست رفته" پروست، غرب حوزه رئالیسم و پسارئالیسم راترک نمود.آن رمان همچون رمان اولیس جویس و رمان قصرکافکا به مفهوم مدرنیته فرهنگ غرب می پردازد.

  ازجمله موضوعات رمان هفت جلدی مشهوراو : زیبایی شناسی،ماجرای درایفوس،یهودی ستیزی، حسادت،دوستی،خاطره،ادبیات،مرگ،تنهایی،داستانسرایی،عشق،جامعه،هنر،اروتیک، و هم جنسگرایی می باشند.این رمان قطور ومهم قرن بیست گرچه طنزآمیز ولی بسیارمشکل است.جلد ششم آن با عنوان "زندانی" اغلب موجب شکست خواننده برای ادامه مطالعه میشود. زمان آفرینش آنرا بین سالهای 1913 تا 1922 بشمار می آورند. گرچه پروست ازنظر زیایی شناسی نویسندگی تحت تاثیر روسکین انگلیسی است ولی اواحترام خاصی برای آثار فلوبر و بالزاک قائل بود. این رمان به تمام زبانهای زنده دنیا تاکنون ترجمه شده است. گروه دیگری این جام جهان نمای هنر اکسپرسیونیستی راتحت متافیزیک هنری افلاتون میدانند. این اثر، یک خاطره هزارتویی ازجامعه فرانسه دراواخر قرن 19 بشمار می آید.

   عنوان های گوناگون هفت جلد رمان (زمان ازدست رفته) پروست بترتیب بصورت زیر هستند : در جهان اسوان، درسایه شکوفه های دوشیزه گان ، جهان گورمان، جهان زنان و مردان همجنسگرا، زندانی، فراری، و زمان بازیافته. راوی داستان باکمک فن خاطره و تداعی به شرح داستان میپردازد؛ او بطورغیرارادی به یادگذشته های خود می افتد.تعثیر نظریه ضمیرناخودآگاه فروید رامیتوان دراین رمان احساس نمود. سه داستان عشقی-جنسی ازجمله دیگرمحتوای این رمان چندهزارصفحه ای هستند. تامیانه قرن بیست منقدین هنوز به بررسی آن می پرداختند.  گروه دیگری قهرمانان رمان راافرادی نابغه درطنز میدانند که نشان میدهند حقیقت نه تنها تلخ بلکه گاهی طنز آمیز نیز میباشد.

بایداشاره کرد که زمان مارسل پروست زمان خلق رمانهای چندجلدی بود؛ازجمله رمان ده جلدی ژان کریستف اثر رومن رولان. بکت، پروست را با داستایوسکی مقایسه میکرد که خالق تراژدی نویسی زمان خود بود و همچون آثار شکسپیر حسادت عشقی-جنسی درآثاراش جای خاصی داشت، چون او تنها عشق واقعی را عشق به مادر میدانست و گاهی قهرمان داستان برای دسترسی به شناخت و دانش از عشق کمک میگیرد.محققین امروزی درآثار پروست شاهد توجهات انسان شناسی،روان شناسی و تجزیه تحلیل اجتماعی اومیشوند. بااشاره به پروست گفته میشود که اغلب بین زندگی و آثارنویسنده میتواند یک ارتباط و قانون علیت مستقیم وجود داشته باشد. به این دلیل اورا گاهی یک جوان الکی خوش نیز نامیده اند.

پروست پیش از رمان (زمان بربادرفته) مدتی به کار نقدادبی،ترجمه،مقاله نویسی،داستان نویسی و فعالیت ژورنالیستی مشغول بود.کتاب (خوشیها یا زنان و روزها) راودرسال 1896 منتشرنمود.

مارسل پروست گرچه ازکودکی به بیماری آسم مبتلا بود ولی ازسال 1871 تا سال 1922 زندگی نمود.پدرش یکی از پزشکان مشهور ومرفه و مادرش یکی اززنان روشنفکر یهودی فرهنگدوست اشرافی بودند. پروست درتمام طول عمر، تمایلات و احساسات هم جنسگرایی داشت . او همچون سایر روشنفکران اشرافی پایان قرن 19 علاقه خاصی به رفت و آمد به سالنهای ادبی-فرهنگی داشت.

 


September 16th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان